✝عیسی مسیح✝

✝Jesus Christ✝

✝عیسی مسیح✝

✝Jesus Christ✝

مزامیر-15-16-17

 [مزمور داود] ای خداوند کیست که در خیمهٔٔ تو فرود آید؟ و کیست که در کوه مقدّس تو ساکن گردد؟
 آنکه بی‌عیب سالک باشد و عدالت را به جا آورد، و در دل خویش راستگو باشد؛
 که به زبان خود غیبت ننماید؛ و به همسایهٔٔ خود بدی نکند و دربارهٔٔ اقارب خویش مذمت را قبول ننماید؛
 که در نظر خود حقیر و خوار است و آنانی را که از خداوند می‌ترسند مکرم می‌دارد؛ و قسم به ضرر خود می‌خورد و تغییر نمی‌دهد.
 نقرهٔ خود را به سود نمی‌دهد و رشوه بر بی‌گناه نمی‌گیرد. آنکه این را به جا آوَرَد، تا ابدالآباد جنبش نخواهد خورد.

 [مکتوم داود] ای خدا مرا محافظت فرما، زیرا برتو توکل می‌دارم.
 خداوند را گفتم، تو خداوند من هستی. نیکویی من نیست غیر از تو.
 و امّا مقدّسانی که در زمین‌اند و فاضلان، تمامی خوشی من در ایشان است.
 دردهای آنانی که عقب [خدای] دیگر می‌شتابند، بسیار خواهد شد. هدایای خونی ایشان را نخواهم ریخت، بلکه نام ایشان را به زبانم نخواهم آورد.
 خداوند نصیبِ قسمت و کاسهٔ من است. تو قرعهٔ مرا نگاه می‌داری.
 خِطّه‌های من به جایهای خوش افتاد. میراث بَهیّ به من رسیده است.
 خداوند را که مرا نصیحت نمود، متبارک می‌خوانم. شبانگاه نیز قلبم مرا تنبیه می‌کند.
 خداوند را همیشه پیش روی خود می‌دارم. چونکه به دست راست من است، جنبش نخواهم خورد.
 از این رو دلم شادی می‌کند و جلالم به وجد می‌آید؛ جسدم نیز در اطمینان ساکن خواهد شد.
10  زیرا جانم را در عالم اموات ترک نخواهی کرد، و قدوس خود را نخواهی گذاشت که فساد را بیند.
11  طریق حیات را به من خواهی آموخت. به حضور تو کمال خوشی است و به دست راست تو لذت‌ها تا ابدالآباد!

 [صلات داود] ای خداوند، عدالت را بشنو و به فریاد من توجه فرما! و دعای مرا که از لب بی‌ریا می‌آید، گوش بگیر!
 داد من از حضور تو صادر شود؛ چشمان تو راستی را ببیند.
 دل مرا آزموده‌ای، شبانگاه از آن تفقد کرده‌ای. مرا قال گذاشته‌ای و هیچ نیافته‌ای، زیرا عزیمت کردم که زبانم تجاوز نکند.
 و امّا کارهای آدمیان به کلام لبهای تو؛ خود را از راه‌های ظالم نگاه داشتم
 . قدمهایم به آثار تو قائم است، پس پایهایم نخواهد لغزید.
 ای خدا تو را خوانده‌ام زیرا که مرا اجابت خواهی نمود. گوش خود را به من فراگیر و سخن مرا بشنو.
 رحمتهای خود را امتیاز ده، ای که متوکلان خویش را به دست راست خود از مخالفان ایشان می‌رهانی.
 مرا مثل مردمک چشم نگاه دار؛ مرا زیر سایهٔ بال خود پنهان کن،
 از روی شریرانی که مرا خراب می‌سازند، از دشمنان جانم که مرا احاطه می‌کنند.
10  دل فربهٔ خود را بسته‌اند. به زبان خویش سخنان تکبرآمیز می‌گویند.
11  الآن قدمهای ما را احاطه کرده‌اند، و چشمان خود را دوخته‌اند تا ما را به زمین بیندازند.
12  مَثَل او مَثَل شیری است که در دریدن حریص باشد، و مَثَل شیر ژیان که در بیشهٔ خود در کمین است.
13  ای خداوند برخیز و پیش روی وی درآمده، او را بینداز و جانم را از شریر به شمشیر خود برهان،
14  از آدمیان، ای خداوند، به دست خویش، از اهل جهان که نصیب ایشان در زندگانی است که شکم ایشان را به ذخایر خود پرساخته‌ای و از اولاد سیر شده، زیادی مال خود را برای اطفال خویش ترک می‌کنند.
15  و امّا من روی تو را در عدالت خواهم دید، و چون بیدار شوم، از صورت تو سیر خواهم شد.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد