✝عیسی مسیح✝

✝Jesus Christ✝

✝عیسی مسیح✝

✝Jesus Christ✝

مزامیر-21-22

 [برای سالار مغنیان. مزمور داود.] ای خداوند در قوّت تو پادشاه شادی می‌کند و در نجات تو چه بسیار به وجد خواهد آمد.
 مراد دل او را به وی بخشیدی و مسألت زبانش را از او دریغ نداشتی. سلاه.
 زیرابه برکات نیکو بر مراد او سبقت جستی. تاجی از زرِ خالص برسر وی نهادی.
 حیات را از تو خواست و آن را به وی دادی، و طول ایام را تا ابدالآباد.
 جلال او به‌سبب نجات تو عظیم شده. اکرام و حشمت را بر او نهاده‌ای.
 زیرا او را مبارک ساخته‌ای تا ابدالآباد. به حضور خود او را بی‌نهایت شادمان گردانیده‌ای.
 زیرا که پادشاه بر خداوند توکل می‌دارد، و به رحمت حضرت اعلیٰ جنبش نخواهد خورد.
 دست تو همهٔٔ دشمنانت را خواهد دریافت. دست راست تو آنانی را که از تو نفرت دارند خواهد دریافت.
 در وقت غضب خود، ایشان را چون تنور آتش خواهی ساخت. خداوند ایشان را در خشم خود خواهد بلعید و آتشْ ایشان را خواهد خورد.
10  ثمرهٔٔ ایشان را از زمین هلاک خواهی ساخت و ذریت ایشان را از میان بنی‌آدم.
11  زیرا قصد بدی برای تو کردند و مکایدی را اندیشیدند که آن را نتوانستند بجا آوَرْد.
12  زیرا که ایشان را روگردان خواهی ساخت. بر زه‌های خود تیرها را به روی ایشان نشان خواهی گرفت.
13  ای خداوند در قوّت خود متعال شو. جبروت تو را ترنم و تسبیح خواهیم خواند.

 [برای سالار مغنیان بر غزالهٔ صبح. مزمور داود] ای خدای من، ای خدای من، چرا مرا ترک کرده‌ای و از نجات من و سخنان فریادم دور هستی؟
 ای خدای من، در روز می‌خوانم و مرا اجابت نمی‌کنی، در شب نیز؛ ومرا خاموشی نیست.
 و امّا تو قدوس هستی، ای که بر تسبیحات اسرائیل نشسته‌ای.
 پدران ما بر تو توکل داشتند؛ بر تو توکل داشتند و ایشان را خلاصی دادی؛
 نزد تو فریاد برآوردند و رهایی یافتند؛ بر تو توکل داشتند، پس خجل نشدند.
 و امّا من کِرم هستم و انسان نی؛ عار آدمیان هستم و حقیر شمرده شدهٔ قوم.
 هرکه مرا بیند به من استهزا می‌کند. لبهای خود را باز می‌کنند و سرهای خود را می‌جنبانند [و می‌گویند]،
 بر خداوند توکل کن پس او را خلاصی بدهد. او را برهاند چونکه به وی رغبت می‌دارد.
 زیرا که تو مرا از شکم بیرون آوردی؛ وقتی که بر آغوش مادر خود بودم مرا مطمئن ساختی.
10  از رحم بر تو انداخته شدم؛ از شکم مادرم خدای من تو هستی.
11  از من دور مباش زیرا تنگی نزدیک است و کسی نیست که مدد کند.
12  گاوان نرِ بسیار دور مرا گرفته‌اند؛ زورمندان باشان مرا احاطه کرده‌اند.
13  دهان خود را بر من باز کردند، مثل شیر درندهٔ غران.
14  مثل آب ریخته شده‌ام و همهٔٔ استخوانهایم از هم گسیخته؛ دلم مثل موم گردیده، در میان احشایم گداخته شده است.
15  قوّت من مثل سفال خشک شده و زبانم به کامم چسبیده؛ و مرا به خاک موت نهاده‌ای.
16  زیرا سگان دور مرا گرفته‌اند؛ جماعت اشرار مرا احاطه کرده، دستها و پایهای مرا سفتهاند.
17  همهٔٔ استخوانهای خود را می‌شمارم. ایشان به من چشم دوخته، می‌نگرند.
18  رخت مرا در میان خود تقسیم کردند و بر لباس من قرعه انداختند.
19  امّا تو ای خداوند، دور مباش! ای قوّت من، برای نصرت من شتاب کن.
20  جان مرا از شمشیر خلاص کن و یگانهٔ مرا از دست سگان.
21  مرا از دهان شیر خلاصی ده، ای که از میان شاخهای گاو وحشی مرا اجابت کرده‌ای.
22  نام تو را به برادران خود اعلام خواهم کرد؛ در میان جماعت تو را تسبیح خواهم خواند.
23  ای ترسندگان خداوند او را حمد گویید؛ تمام ذریت یعقوب او را تمجید نمایید و جمیع ذریت اسرائیل از وی بترسید.
24  زیرا مسکنت مسکین را حقیر و خوار نشمرده، و روی خود را از او نپوشانیده است؛ و چون نزد وی فریاد برآورد، او را اجابت فرمود.
25  تسبیح من در جماعت بزرگ از تو است. نذرهای خود را به حضور ترسندگانت ادا خواهم نمود.
26  حلیمان غذا خورده، سیر خواهند شد؛ و طالبان خداوند او را تسبیح خواهند خواند؛ و دلهای شما زیست خواهد کرد تا ابدالآباد.
27  جمیع کرانه‌های زمین متذکر شده، بسوی خداوند بازگشت خواهند نمود؛ و همهٔٔ قبایل امّت‌ها به حضور تو سجده خواهند کرد.
28  زیرا سلطنت از آن خداوند است و او بر امّت‌ها مسلط است.
29  همهٔ متموّلان زمین غذا خورده، سجده خواهند کرد؛ و به حضور وی هر که به خاک فرو می‌رود رکوع خواهد نمود؛ و کسی جان خود را زنده نخواهد ساخت.
30  ذریتی او را عبادت خواهند کرد و دربارهٔٔ خداوند طبقهٔ بعد را اِخبار خواهند نمود.
31  ایشان خواهند آمد و از عدالت او خبر خواهند داد قومی را که متولد خواهند شد، که او این کار کرده است.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد